شيعه مذهب اميد به آينده برتر
اسدالله جعفري اسدالله جعفري

بنام خدا

نيمه شعبان زاد روز ميلاد دوازد همين امام وپيشواي شيعيان دوازده امامي است وهزار واندي سال است كه شيعيان به اميد ظهور آن امام غايب جهاد واجتهاد را در پيش گرفته اند واميد به آينده برين وتحقق جامعه ي آرماني را در سر مي پرورانندواز اين نظر ملت استثنايي ومنفرد است.

اگرچه اميد به آينده برتر وعقيده به ظهورمنجي ماورايي يك انديشه وعقيده مخصوص به شيعه نيست بلكه اميد به آينده برتر وعقيده به ظهور منجي ماورايي در همه ي ملت ها وعقايد ديني وشبهه ديني وجود دارد واساسا با انديشه اميد به آينده برتر وظهور ناجي غيبي  است كه زندگي قابل تحمل مي گردد وانسان ها به اميد آينده بر تر تلاش فرهنگي وفيزيكي مي كنند ودشواري هاي زندگي وتلخ وشيرين هاي روز گار را نوع پيش در آمد تحقق آن آينده برين مي داند.

اما اين اميد به آينده برين ومحقق شدن جامعه آرماني يا همان« دولت كريمه » وظهور منجي غيبي بنام« مهدي موعود» ،در مذهب شيعه داراي ويژگي هاي مخصوص به خود است كه در هيچ دين ومذهبي ديگر اين عقيده را با چنان شفافيت وروشني وعقلانيت نمي يابيم.

اميد به آينده برتر وظهور منجي غيبي ،در ديگر اديان ومذاهب در هاله اي از مجهوليت وافسانه واسطوره گم است به گونه ي كه نه اميد به آينده برتر داراي عقلانيت مبتني بر برهان عقلي وشواهد تاريخي است ونه آن منجي غيبي داراي شناسنامه ي نقلي وعقلي مي باشد وهويت انساني ووجود خارجي اش عقل گريز وتاريخ ستيز است.

اما اين انديشه وعقيده در مذهب شيعه از چنان شفافيت وعقلانيت بر خوردار است كه در طول هزار واندي سال از غيبت آن منجي آخر الزمان ذره اي غبار بدعت وجهالت وفسانه بر آن ننشسته است با اين كه در طول اين سال ها شيادان ودين سازان بسياري ادعاي مهدويت ومنجي بودن آخر الزمان كرده اند ودركشور« سودان » بيش از پانصد مورد اتفاق افتاد وكساني بسياري رداي منجي گري ومهدويت را بر اندام نارساي خويش دوختند اما به علت شفافيت وروشن بودن عقيده مهدويت در مذهب شيعه ،همه در قبرستان تاريخ دفن شدند.

آري عقيده ظهور منجي آخر الزمان ،در مذهب شيعه داراي شناسنامه مدون وتاريخي است به گونه ي مشخص است كه آن منجي نامش چه است وپدرش كيست ومادر ش كي بود ودر چه زمان ومكان متولد شد وچرا غيب شد وچه زماني ظهور مي كندوياران او در هنگام ظهور كي ها هستند وداراي چه اوصاف روحي ومشخصات جسمي اند.[1]

البته در مذهب اهل سنت هم اين انديشه وعقيده درنسبت به ديگر مذاهب و اديان از شفافيت وروشني خاصي برخوردار است .

برادران اهل سنت هم معتقد هستند كه آن منجي آخر الزمان از نسل فاطمه واز نوادگان پيغمبر خدا محمد مصطفي وخاتم رسولان است .

اين مقدار را برادران اهل سنت هم قبول دارند اما اين كه او مهدي ودوازدهمين فرزند از نسل فاطمه زهرا است را بخشي ازبرادران اهل سنت قبول ندارند وبه همين علت است كه در ميان اين بخشي از برادران اهل سنت ادعاي مهدويت وناجي گري بسيار رايچ است وشيادان بسياري اين ادعا را كرده اند چنان كه در همين افغانستان ما، ملا عمر خود را همان مهدي موعود وناجي امت اسلام مي دانست واين ادعاي خود را مستند به خوابي مي كرد كه شيطان به اوالقاءكرده بود.

 نا گفته نگذارم كه در مذهب شيعه هم كساني پيدا شده اند كه اين ادعا را داشتند وعلم مهدويت را چند روزي بلند كردند كه نمونه گويايي آن سيد محمد علي باب بود كه در ابتدا خود  را  نائب عام مهدي وبعد ها نماينده خاص مهدي مي ناميد وبعد ها ادعا كرد كه من خود همان مهدي  موعود هستم ودر آخر هم ادعاي پيغمبري نمود.

در افغانستان ما هم بسياري از شيادان در پوشش سيد وسادات اين ادعا را كرده اند كه آخرين نمونه آن در همين مشهد مقدس ايران اتفاق افتاد وسيدي از اهل مزارشريف، خود را مهدي ومنجي آخر الزمان مي ناميد وحتي پيرواني را هم گرد خود جمع آورده بود وبسياري از روحانيون وسادات بر گرد او جمع شده بودند وبه او ايمان آورده بودند واو مقر دعوتش را منطقه مهاجر نشين« التيمور» مشهد قرار داده بود وروز هاي جمعه براي پيروانش سخنراني مي كرد وبعد نامه هاي دعوت به سيد ابوالحسن فاضل مرجع ديني حزب وحدت اسلامي جناح آقاي محمد اكبري وآيت الله شيخ آصف محسني رهبر حزب حركت اسلامي افغانستان فرستاده بود وآنان را به پيوستن به خود فراخوانده بود .اما ديري نگذشت كه مسئولان جمهوري اسلامي ايران ايشان را به اطلاعات فراخواند وجانانه ادبش كردند واز ايران بيرون راندند كه همين سيد در كابل رفته ومعاون سيد محمد علي جاويد شد.

اما در مشهد سيد طاهر مدرسي وشيخ علي توسلي بنا به دستور آيت الله شيخ آصف محسني ،روز هاي جمعه هنگام سخنراني ايشان ،هياهو راه مي انداختند وسخنرانيش را بهم مي زدند[2] .

 

  به هر تقدير ،مذهب شيعه، مذهب اميد به آينده برتر است ودر پرتو همين انديشه وعقيده است كه مذهب شيعه در طول تاريخ هرگز ديده نشده است كه در برابر استبداد وظلم وستم وتبعيض وبرتري خواهي سرتسليم فرود آورد.

عقيده به ظهور منجي آخر الزمان ،مذهب شيعه را يك مذهب مبارز وانقلابي به بار آورده اند وباعث شده است كه مذهب شيعه به وضعيت موجود قانع نباشد وهمواره با اميد به آينده بر تر وتحقق جامعه برين واستقرار دولت كريمه وظهور وشكوفا شدن صلح دايمي وعالم گير ،در برابر هر نوع استبداد وفاشيزم ونژاد پرستي وبرتري خواهي جهاد كرده ودر پيچ وخم هاي زندگي چراغ اجتهاد را روشن نگهداشته وافق هاي روشن تر را براي تحقق جامعه آرماني وعدالت برين انساني ،فرا روي انسان ها قرار داده است.

بنا بر اين تا زماني كه اين عقيده وانديشه در جان وقلب شيعه شعله ور باشد هيچ نوع استبداد وتبعيض وبرتري خواهي ونژاد پرستي نمي توانند شيعه را به اسارت خود در آورند ودرفش جهاد ومشعل اجتهاد را از دست او بربايند و اميد به آينده متعالي وخدايي را از تفكر وانديشه وعقيده او بزدايند.

پس هزاره هاي افغانستان  به عنوان شيعيان مذهب جهاد واجتهاد ،براي احقاق حق خود ومحقق ساختن جامعه آرماني وعاري از ستم وبرتري خواهي ونژاد پرستي كور وجاهليت محور ،درفش جهاد وچراغ اجتهاد را هرگز بر زمين نخواهند نهاد واگر تمام مستكبرين جهان پشت به پشت هم دهند وپيمان نامقدس بندند ونابودي هزاره را در سر بپرورانند،بدانند كه اين آرزو را به گور مي برند وهزاره در پرتو انديشه وعقيده به آينده برين وظهور منجي آخر الزمان جامعه آرماني را محقق مي سازد ونظم نويني پي مي ريزد كه مبتني بر كرامت ذاتي انسان وشرافت اكتسابي وعدالت برين انساني وانصاف خداي باشد .

 

 



[1] [1]جهت اطلاع دقيق وبرهاني به كتاب گرانسنگ موعود اديان  نوشته حضرت آيت الله العظمي منتظري مراجعه شود

 

[2] شيخ علي توسلي از علما ومدرسين نيك نام حوزه علميه مشهد است كه فعلا در كابل به سر مي برد ودر مدرسه آيت الله محسني مدرس مي باشد .

آن روزگاران كه آن سيد ادعاي مهدويت كرده بود وبه آيت الله محسني نامه دعوت فرستاده بود ،آيت الله محسني آقاي شيخ علي توسلي را پيش ايشان فرستاده بود تا پرسش هاي از ايشان بكند وحركاتش را زير نظر گرفته به ايشان گزارش دهد.


August 14th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي